خاطرم هست که هفته‎ای برای عرض ارادت به شهدا، همراه احمد آقا به بهشت زهرا رفته بودیم. در لابه‎لای صحبت‎های احمد آقا به سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمی‎شناختیم. همان‎جا نشستیم. فاتحه‎ای خواندیم. امّا احمد آقا گویی مزار برادرش را یافته حال عجیبی پیدا کرد!

در مسیر برگشت آهسته سؤال کردم: احمد آقا آن شهید را می‎شناختی؟ پاسخ داد: نه!

پرسیدم: پس برای چه سر مزار او آمدیم؟ امّا جوابی نداد. فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد! اصرار کردم. وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: این‎جا بوی امام زمان (عج) را می‎داد. مولای ما قبلاً به کنار مزار این شهید آمده بودند.

منبع: کتاب «عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۲؛ ص ۹۳٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت